آغازبه کاراین وبلاگآغازبه کاراین وبلاگ، تا این لحظه: 12 سال و 6 روز سن داره

تربیت عاقلانه

ادله ی اثبات ولی فقیه(2)

1391/11/26 17:19
نویسنده : محمد جعفری
597 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

ادلهء  نقلی

ادله ء نقلی این مسئله عبارت از روایاتی است که دلالت بر ارجاع مردم به فقها برای رفع نیاز

 های حکومتی (به ویژه مسائلقضایی و اختلافات حقوقی) دارد.

دربارهء سند و دلالت این روایات بحث های فراوانی انجام گرفته که در اینجا مجال اشاره به آنها

 نیست. در میان این روایات ،مقبولهء عمر بن حنظله و مشهورهء ابو خدیجه و توقیع شریف که

 در پاسخ اسحاق بن یعقوب صادر شده بهتر قابل استناد است و به نظر ما تشکیک در سند

چنین روایاتی که از شهرت روایی و فتوایی برخردارند، روا نیست.و از نظر دلالت هم به نظر ما

 دلالت آنها روشن است.

پس از این توضیح مقدماتی ، اکنون یکی از ادلهء نقلی مسألهء ولایت فقیه را در این جا ذکر

میکنیم.

روایتی که بین فقها به «توقیع شریف» مشهور است.این توقیع را عالم بزرگ و کم نظیر شیعه ،

 مرحوم شیخ صدوق در کتاباکمال الدین خود آورده است.این توقیع در واقع پاسخی است که

 حضرت ولی عصر در جواب نامهء اسحاق بن یعقوب  مرقوم داشته اند. وی در این نامه

سو الاتی را ارسال داشته که از جملهء آنها این است که در مورد «حوادث واقعه» که در زمان

 غیبت پیش خواهد آمد وظیفهء ماچیست؟ آن حضرت در این باره می فرمایند:

و أما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فإ نهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیهم. (اکمال الدین، ج1،ص483)

و اما رخدادهایی که پیش می آید پس به راویان حدیث ما مراجعه کنید زیرا آنها حجت من بر شمایند ومن حجت خدا بر آنها هستم.

اگر منظور از «حوادث واقعه» و «رواة حدیث» در این توقیع معلوم گردد آنگاه دلالت آن بر مدعای

ما که اثبات ولایت فقیه استروشن خواهد شد.

بسیار بعید است که منظور از حوادث واقعه، احکام شرعی باشد:

زیرا اولا برای شیعیان معلوم بوده که در این گونه مسائل باید بهعلمای دین و کسانی که  با

اخبار و روایات ائمه وپیامبر آشنایی دارند مراجعه کنند.

و ثانیا اگر منظور از حوادٍ ث واقعه ،احکام شرعی بود قاعدتا باید تعبیراتی نظیر اینکه «وظیفهء

 ما درحلال و حرام چیست؟» و یا«در مورد احکام الله چه تکلیفی داریم؟» و مانند آنها بکار می

رفت.

و ثالثا اصولا دلالت الفاظ تابع وضع آهاست و کلمهء«حوادث واقعه» به هیچ وجه از نظر لغت و

 دلالت وضعی به معنای احکامشرعی نیست بلکه معنای بسیار وسیع تری دارد که شامل

مسایل اجتماعی نیز می شود.

ممکن است کسی بگوید منظور از راویان حدیث هرکسی است که مثلا کتاب اصول کافی یا

 وسایل الشیعه یا هر کتاب روایی دیگر رابردارد و احادیث و روایات آن را برای مردم بخواند و

نقل کند.اما با اندکی دقت و توجه معلوم می گردد که این تصور درست نیست.

اگر کسی بخواهد حدیثی را از پیامبر یا امامی نقل کند حتما باید بتواند بر اساس یک حجت و

 دلیل  شرعی معتبر آن را به اماممعصوم نسبت دهد.و واضح است که اینگونه نقل حدیث کردن

 نیاز به تخصص دارد و تخصص آنهم مربوط به علم پزشکی یامهندسی یا کامپیوتر و سایر علوم

نیست بلکه مربوط به علم فقه است و «فقیه» کسی است که از چنین تخصصی بر خور دار

 است. بنابراین مقصود از راویان حدیث در واقع همان فقها و علمای دین هستند.

با توجه به توضیحی که دربارهء دو واژهء«حوادث واقعه» و«رواة حدیث» دادیم اکنون معنای

 توقیع شریف این میشود که امامزمان علیه السلام فرموده اند:

دربارهء مسایل و مشکلات و رخداد های اجتماعی که در زمان غیبت من در جامعهء اسلامی

 پیش میآید به فقها و علمای دین مراجعه کنید زیرا آنها حجت من بر شمایند ومن حجت خدا بر

آنها هستم.

و دلالت چنین جمله ای بر ولایت فقیه در زمان غیبت بسیار روشن و واضح است.

(این دلیل ،اصل ولایت داشتن یک فقیه را برمردم ثابت می کند و با استفاده از دلیل عقلی ثابت

کردیم که ولایت داشتن آن فقیهی که مدیر تر و و مدبر تر است نزدیک ترین حکومت به ولایت

 معصوم است.)

این مطلب ادامه دارد. 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)